جدول جو
جدول جو

معنی حسین آباد میرآباد - جستجوی لغت در جدول جو

حسین آباد میرآباد
(حُ سِ دِ)
ده از دهستان برخوار بخش حومه شهرستان اصفهان. 17هزارگزی شمال اصفهان متصل به راه عمومی. جلگه، معتدل. سکنه 400 تن. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصولات آنجا غلات، پنبه، صیفی. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی زنان: کرباس بافی. راه ماشین رو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سِ خِ)
ده از بخش حومه شهرستان نائین. 37هزارگزی باختر نائین. سه هزارگزی شوسۀ اردستان به نائین. جلگه، معتدل. سکنۀ آن 264 تن. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت. راه فرعی. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ دِ مَ)
دهی است جزو دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران واقع در 22هزارگزی جنوب خاور کرج. کنار راه فرعی اشتهارد به کرج. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. 153 تن سکنه دارد. ترکی و فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بنشن، چغندر قند، میوه جات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه فرعی دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ دِ خِ)
دهی است از بخش حومه شهرستان نائین در 26هزارگزی شمال باختری نائین و سه هزارگزی راه اردستان به نائین. جلگه و معتدل است. سکنه آن 186 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا